زکریا بن آدم – که یکی از بزرگان شیعه و مورد توجه خاص ائمه اطهار علیهم
السلام بوده است – به نقل از گفتار بعضی دوستانش حکایت نماید:
روزی در
مدینه منوره کنار قبر مطهر رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم به همراه
بعضی افراد نشسته بودیم، که ناگهان متوجه شدیم امام موسی کاظم سلام الله
علیه دست فرزندش، حضرت رضا (ع) را گرفته و به سمت ما میآمد، چون وارد مجلس
ما گردید و فرمود:آیا میدانید من چه کسی هستم؟ عرض کردم: یا ابن رسول الله!
شما موسی، جعفر بن محمد (ع) هستی. حضرت فرمود: این فرزند را میشناسید؟
گفتیم: بلی، او علی، پسر موسی، پسر جعفر صادق – صلوات الله علیهم میباشد.
آن گاه امام (ع) افزود: تمامی شما گواه و شاهد باشید، که من او را وکیل خود
در زمان حیاتم؛ و نیز وصی و جانشین خود پس از آن که از دنیا بروم، قرار
دادم [۱] . همچنین علی بن جعفر حکایت کند: روزی در محضر برادرم امام موسی
بن جعفر (ع) بودم و او را حجت خداوند متعال پس از پدرم، در روی زمین
میدانستم. ناگهان فرزندش علی (ع) وارد شد و برادرم فرمود: این فرزندم، علی
صاحب و پیشوای تو خواهد بود؛ و همان طور که من جانشین پدرم هستم، او نیز
جانشین من میباشد، خداوند تو را ثابت قدم و پایدار نگه دارد. من گریان شدم و
با خود گفتم: برادرم با این سخنان، خبر از مرگ و رحلت خود می دهد. ناگاه
امام (ع) اظهار نمود: برادرم علی! مقدرات الهی باید انجام پذیرد، همانا
حضرت رسول، امیرالمومنین، فاطمه، حسن و حسین (صلوات الله علیهم اجمعین)
الگوی تمام انسانها بوده و هستند و من نیز تابع و پیرو ایشان خواهم بود.
علی
بن جعفر افزود: این سخنان را برادرم، امام موسی کاظم (ع) سه روز پیش از آن
که هارون الرشید در دومین مرحله او را به بغداد احضار نماید، بیان فرمود